به قلم حسن بیات روانشناس بالینی
برخی افراد تصمیم گیری را با جست و جویی بی پایان برای اطلاعات بیش تر یا مشورت گرفتن از افراد دیگر، به تعویق می اندازند. برخی هم برای تصمیم گیری از روش هایی مانند رأی گیری، انتخاب شانسی یا شیر یا خط انداختن استفاده می کنند. اما واقعا چرا اکثر افراد از تصمیم گرفتن بیزارند؟ شاید چون این کار را زیادی پیچیده می کنند. غالبا ترس از انتخاب گزینه نادرست باعث می شود که افراد وارد دوره ای (برزخگونه) شوند که در آن هیچ کاری انجام نمی شود و مسائل و مشکلات تنها بزرگ تر و بزرگ تر می شوند. این نوعی (جهنمِ به تعویق انداختن) است که در آن افراد، فقط و فقط از سر ترس، تصمیماتی ساده و سرراست را تبدیل به تصمیماتی غیرممکن میکنند.
در ساده ترین شکل، تصمیم گیری، به معنی انتخاب کردن بین دو یا چند اقدام مختلف است.
در فرایند گسترده تر حل مسئله، تصمیم گیری شامل انتخاب بین راه حل های ممکنِ یک مسئله می شود. ممکن است تصمیم گیری با روندی شهودی یا استدلالی یا ترکیبی از این دو، انجام شود.
شهود :
شهود، یعنی استفاده از احساس و ندای درونیتان درباره اقدامات ممکنی که می توانید در پیش بگیرید. گرچه افراد طوری درباره این حس صحبت می کنند که گویا (حسی جادویی) است، اما شهود واقعا ترکیبی از تجربیات گذشته و ارزش های درونی خود شما است. بهحساب آوردن و توجه به شهودتان بسیار ارزشمند است، زیرا بازتاب چیزهایی است که تاکنون درباره زندگی یاد گرفته اید. با این حال، شهود همیشه ریشه در واقعیت ندارد و در واقع بر اساس درک و برداشت شما از واقعیت شکل گرفته است، که در موارد متعددی این درک ریشه در کودکی شما داشته و در نتیجه چندان کامل نیست. بنابراین، به ویژه اگر نسبت به اقدام خاصی شدیدا احساسی منفی دارید، بررسی دقیق احساس درونیتان بسیار اهمیت دارد، زیرا با این کار می فهمید که آیا می توانید دلیل این حس را پیدا کنید یا نه و همچنین آیا احساستان توجیه پذیر است یا نه.
استدلال :
استدلال، یعنی به خدمت گرفتن شواهد و آمار و ارقام پیشِ رویتان برای تصمیم گیری.
استدلال در (اینجا و اکنون) و همچنین در واقعیات و شواهد ریشه دارد. استدلال کردن می تواند جنبه های عاطفی مربوط به تصمیم را کنار بگذارد و به طور ویژه، مسائل برآمده از گذشته را که ممکن است روی روند تصمیم گیری تأثیر داشته باشند، نادیده بگیرد.
به خاطر داشته باشید که شهود روش کاملا قابل قبولی برای تصمیم گیری است، اما عموما برای تصمیمات ساده یا سریع مناسب تر است. تصمیمات پیچیده تر باید با روشی رسمی تر و ساختار یافته تر اتخاذ شوند، که معمولا شامل هر دو روش شهودی و استدلالی می شود. در این میان لازم است که نسبت به واکنش های آنی خود به موقعیت ها، هشیار و محتاط باشید.
بهکارگیری استدلال و شهود :
یکی از راه های انجام این کار، به کارگیری این دو جنبه به نوبت است. بهتر است که با استدلال کردن شروع کنید و آمار و ارقام را جمع آوری کنید. هنگامی که به یک (تصمیم) مشخص رسیدید، نوبت به شهود می رسد. احساس شما درباره این (پاسخ) چیست؟ آیا درست به نظر می آید؟ اگر نه، دوباره بررسی کنید و ببینید که دلیلش را می فهمید یا نه. اگر تعهدی عاطفی نسبت به تصمیمی که گرفته اید احساس نکنید، به خوبی و به طور مؤثر آن را به کار نخواهید بست.
چه چیزی مانع تصمیم گیری مؤثر می شود :
- نداشتن اطلاعات کافی
- داشتن اطلاعات زیادی
- تعدد افراد تصمیم گیرنده
- وجود منافع پنهان
- وجود وابستگی های عاطفی
- عدم وابستگی عاطفی