به قلم حسین بیات روانشناس بالینی
از بین اتفاق های پیش بینی نشدنی، یکی این است که ناچار شویم برای مدتی در فضایی بسته محبوس بمانیم، بیمار یا زندانی، یا هر کسی که بی اختیار در فضایی بسته تنها می ماند. این فضا یک واحد کوچک است، که می تواند زمان معلوم یا نامعلومی بدل به تمامی طول و عرض جهان یک فرد شود. تنهایی، در وضعیتی که انتخابی نباشد، میتواند هر کسی را خرد کند. خصوصا زمانی که ناگهانی و پیشبینی شده نباشد. یا با اضطراب و ترس همراه باشد. می تواند ابزار فشاری شود در برابر تسلط نسبی انسان بر فضای بیرون از خودش. مسئله این نیست که چطور در چنین شرایطی با موقعیت پیش آمده کنار بیاییم یا به آن عادت کنیم. مسئله این است که چگونه با کمترین هزینه و با حداکثر توانایی از چنین موقعیتی خارج شویم. چطور ابزارهای تسلط بر فضای بیرون از خودمان، یعنی ذهن و بدن را فعال و زنده نگه داریم. هشیار و چابک باشیم، چرا که در شرایط افت توان ذهنی و بدنی، در وضعیتی که ناامیدی مستولی شده، نه توانایی تصمیمگیری خواهیم داشت، نه توان عملی کردن به تصمیم ها. این درخودنشکستن اگر هم کافی نباشد، حداقل و لازمه عبور از چنین موقعیتی است.
پیشنهاد های این مطلب هیچ یک به منزله دستورالعمل هایی تجویز شده بدون شرط نیست. واضح است که هیچ صورت بندی قطعی ای در این شرایط وجود ندارد، بلکه این ها تنها ایدههایی هستند بر پایه چند نقطه نظر، و تجربه افرادی که پیش از این در چنین شرایطی قرار داشته اند، و دست آخر باید گفت که آشکار است خلاقیت فرد بر هر دستورالعمل پیشینی می چربد. بنابراین هسته اصلی همه راهکار ها، دور کردن اضطراب و ترسِ فلجکننده است، برای مقابله با آن شر و بدیکه از آینده ای نامعلوم می آید.
بازی کردن را جدی بگیرید :
بازی با ذهن همان کاری را می کند، که ورزش با بدن، هم سرگرم کننده است و هم باعث ورزیدگی و چابکی می شود. به همین ترتیب، همان طور که ورزش های مختلف کارهای مختلفی با بدن می کنند و ضرر و فایده های گوناگونی دارند، بازی ها هم به شکل های مختلفی روی ذهن تاثیر می گذارند. یکی از بهترین ورزش های ذهنی، بازسازی بازی ها در ذهن است. خیال پردازی که عموما از عادات کودکی برای سپری کردن لحظه های ملال و کسالت آور می آید، و تاثیر شگفت آوری بر روان و قوی شدن سازوکار ذهنی دارد، در عین حال که بسیار سرگرم کننده است. بدینترتیب، در شرایطی که کرختی و ملال بر ذهن حاکم شد، بهترین راه تبدیل کردن آن ها به بازی های دیوانه وار خیالی است.
بهترین ضربه را بزنید :
خودتان را در حال انجام والیبال، فوتبال یا هر ورزشی که با آن آشنا هستید تصور کنید. تک تک جزئیات را اضافه کنید. چه لباسی به تن دارید ؟ در فضای باز هستید یا سالن ؟ هوا و نور چگونه هستند ؟ در صورتی که فضای کافی دارید بلند شوید و تک تک حرکات را با بدنتان انجام دهید. با راکت به توپ ضربه بزنید، توپ فرضی را شوت کنید. منطقی بازی کنید، شما در دنیای واقعی همیشه امتیاز نمی گیرید. هربار سعی کنید ضربات بهتری بزنید. هربار حریف هایتان را قدرتر انتخاب کنید. بازی ها را تا پایان ادامه دهید. حتی می توانید لیگ برگزار کنید، و کسانی را که می شناسید به جای رقبای مسابقه بگذارید. می توانید قواعد مسابقه را تغییر دهید، چه کسی گفته است زمین فوتبال حتما باید مستطیل باشد ؟ چرا مسابقات ورزشی حتما بایستی میان جنسیت ها، کشورها و رده سنی های متفاوت برگذار شود ؟
پایان های جایگزین :
اگر اهل کتاب یا فیلم و سریال هستید، سعی کنید داستان ها را به یاد بیاورید و جزئیات را تغییر دهید. پایان داستان ها را عوض کنید، شخصیت ها را جابهجا کنید. در صورتی که آن مسیر را نمی رفتید، بقیه ماجرا چطور میشد ؟ سراغ زندگی شخصیتان نیز بروید. اگر فلانی را بیرون دعوت کرده بودم ؟ اگر ادامه تحصیل میدادم یا نمیدادم ؟ اگر مهاجرت کرده بودم ؟ این خیال پردازی ها می توانند هم رویداد های مهم و هم گفتگو ها روزمره را شامل شوند.
ورزش در یک متر جا :
حرکات ساده ای هستند که نیاز به دانش پیشینی چندانی ندارند. مهم این است که این نرمش های ساده در ریتم و آهنگی مشخص و ادامه دار انجام بگیرد. اگر بتوانید هر روز در زمان مشخصی بدنتان را در شکل مشخصی به حرکت در بیاورید، نتایج شگفت انگیز آن را در زمان بسیار کوتاهی روی ذهن و بدنتان خواهید دید. مهم این است که ماهیچه هایتان در ریتم و نظمی مشخص بیدار شوند، در عین اینکه به مفصل هایتان فشاری وارد نشود.
پانتومیم بازی کنید :
در پانتومیم جمعی، روند بازی به این شکل است که اعضای یک تیم سعی می کنند حدس بزنند فرد اجرا کننده چه کلمه یا عبارتی را بازی میکند. در پانتومیم فردی فرایند برعکس است. خودتان کلمه یا عبارت انتخاب کنید و سعی کنید آن را با پانتومیم اجرا کنید.
و در آخر بازی بسازید :
کسانی که اهل بازی (از نوع کامپیوتری یا مسابقات ورزشی و سایر اشکال بازی های جمعی) باشند می دانند که بازی ساختن، حتی از بازی کردن هم لذت بیشتری دارد. برای ساختن بازی، نیازی به دانش فنی یا تکنیک خاصی ندارید. کافی است فقط کمی از خلاقیتتان بهره ببرید، به اطرافتان نگاه کنید، به بخش های مختلف جامعه و سیاست، نهاد های آموزشی و تمامی عرصه هایی که در زندگیتان تاثیری دارند و شما را در بر گرفته اند. این میدان ها می توانند الهام بخش ساختن بازی های ساده باشند. همان طور که در واقعیت، شما در درون زمین آن ها بازی میکنید، میتوانید در ذهنتان این میدان ها را به بازی بگیرید. میدان هایی که عموما در آن یک عضو هستید و بهطور مرتب در معرض نیرویی قرار دارید که از مرکزها به سمت های مختلف وارد پرتاب می شود. نیرویی که اجازه حرکت نمی دهند و گاها حتی شما را چند مرحله به عقب پرت می کند. اما شما پیش می روید، و سعی می کنید با بالا بردن تواناییتان، خود را به مراحل پایانی نزدیک کنید. می توانید تمرین کنید تا بازی خودتان را بسازید.