پیش نوجوانی معمولاً دو سال اول نوجوانی را شامل میشود که کودکان کمکم وارد دوره نوجوانی میشوند و تغییرات را در خود احساس میکنند. این تغییرات در برخی افراد ملموستر است. در ۱۵ سالگی معمولاً اکثر خصوصیات یک نوجوان در فرد دیده میشود. همچنین تا ۱۸ سالگی ویژگیهای کاملتری را پیدا میکنند، البته اگر بلوغ زودرس یا دیررس را در نظر نگیریم- نوجوان در دوره اوایل و اواسط نوجوانی در کنترل و مدیریت خود خامتر هستند اما در ۱۸ سالگی پختگی بهتری پیدا میکنند.
نوجوانان به لحاظ رشد روانی حالت استقلال طلب پیدا میکنند، دوست دارند کارهایشان را خودشان انجام دهند، فکر میکنند خیلی قدرت پیدا کردهاند، توانایی خارقالعاده برای انجام کارها دارند و… که مطمئناً اشتباه میکنند زیرا آنقدر توانمند نیستند که بتوانند تمام آرزوها و افکار خود را پیاده کنند.
نوجوان استقلال طلب میخواهد که از سمت خانواده جدا شود و به سمت جامعه برود. در اینجا کمکی که خانواده میتواند بکند این است که زمینه پیدا کردن دوست خوب را برای فرزندانشان فراهم کنند. یک خانواده وقتی در تربیت فعال و در این زمینه نگران باشد مطمئناً راهکارهای جالب و خلاقانه برای پیدا کردن دوست مناسب پیدا میکند.
یک نوجوان رشدیافته و خوب معمولاً آینده کارهایش را در نظر میگیرد.مهارت تصمیم گیری، حل مسئله و حتی تفکر نقاد پیدا میکند و بسیاری مسائل را نقد میکند در صورتی که در کودکی تابع و اکثراً پذیرنده بوده است. شناخت افراد در نوجوانی دچار تغییرات زیادی میشود مثلاً برای نوجوان «چراهای زیادی» پیش میآید. این چراها که فلسفه هر کار را میخواهند بدانند برای آنها کمی چالش برانگیز است.