به قلم حسين بيات روان شناس بالينی
خانواده تک والدی یکی از شرایط خاص خانوادگی است که به عنوان یک متغیر مهم محیطی به طور مستقیم و غیرمستقیم تأثیر ویژهای بر رشد عمومی و ابعاد مختلف رفتار فرزندان به خصوص در زمینۀ سلامت روانی، جسمانی و سازش یافتگی آن ها میگذارد.با توجه به اینکه تحول شخصیت کودک و نوجوان به شدت توسط والدین متأثر میشود، غیبت یکی از والدین یا هر دو، اثر نامطلوبی بر تحول آنها خواهد داشت و آنها را مستعد بیماری روانی یا مشکلات رفتاری بعدی خواهد ساخت.
خانوادههای تک والدی ممکن است در اثر گسستگی خانواده یا مرگ یکی از والدین ایجاد شوند. در اینکه کدام یک از والدین نقش مهم تری در رشد فرزند دارند، اختلاف نظر وجود دارد، ولی بیشتر پژوهشگران توافق دارند که هر دو والد و ایفای نقش صحیح آنها برای رشد اجتماعی و شخصیتی مطلوب فرزندان لازم است.
کودکان این خانواده ها نسبت به خانواده های دو والدی با احتمال بیشتری دچار فقر اقتصادی، اعتماد به نفس پایین و ترک تحصیل میشوند، زیرا پدر و مادر دو رکن اساسی خانواده هستند که با به وجود آوردن محیطی امن و سالم، تحول روانی فرزندان خود را میسر میسازند و در اجتماعی کردن آنها نقش بیشتری دارند.
عدم حضور هر یک از والدین در محیط خانواده، تعادل آن را بر هم زده و موجب تضعیف کارکرد خانواده، کاهش نظارت و مهار اجتماعی میشود و بزهکاری، مشکلات جسمانی، آشفتگی روانی و اجتماعی و اختلال های رفتاری در فرزندان آن ها افزایش مییابد. این نوجوانان نه تنها دچار مشکلات رفتاری میشوند بلکه بیش از فرزندان خانوادههای سالم، نگران، گوشه گیر و افسرده هستند، از اعتماد به نفس کم تری برخوردارند و حس ناامیدی بیشتری دارند.
کودکان خانواده تک والدی از یادگیری مهارت های اجتماعی مناسب، آن طور که کودکان در خانوادههای دو والدی تجربه میکنند، محروم اند. زیرا والدین آنها به دلیل درگیر شدن با مشکلات بیشتر، وقت کمتری برای تعامل با فرزندان خود میگذارند. همچنین به نظر میرسد کودکان در خانواده های تک والدی مهار درونی کمتری دارند و در شناسایی و درک هیجان های مناسب خود و دیگران شکست میخورند.